
برای هویزه
۵ماهه باردار بودم. ترس مثل خوره به جانم افتاد. نکند بچه طوری شده باشد...
مشاهده »
ادبیات مشترک
دل را به دریا زدم و روی آیکون ضربه زدم. تا اینترنت بالا بیاید، فکر کنم چند لایهای از پوست لب و دور انگشتانم را از دست دادم، عکسها که بارگذاری شد، چیزی دیدم که کاملاً فراتر از تصوراتم بود...
مشاهده »
پسر حاجخلیل
- حاجیونس احتمالا لبنان بوده و فعلا هم خبر آنچنانی نیست. - ظاهرا توی جلسه فرماندهای اطلاعات سپاه بوده...
مشاهده »
من گیر کردم اینجا!
تصویری را که دیدم هیچ وقت فراموش نمیکنم. خانوادهی ساده و داغدار شهید دور پیکر در پرچم پیچیده شدهی پسرشان حلقه زدهبودند تا با او وداع کنند...
مشاهده »
خاطرِ عزیز
جنگ، انصافِ از ریگلاژ خارج شده عباس آقا را برگردانده سر جایش. خیلی از حساب و کتابها غلط از آب در آمده!
مشاهده »
دلخوش سیری چند؟!
پسر که چند سالی است از شغل دولتی استعفا داده و چسبیده به گاوداری پدرش، صدای کلفتش را توی مغازه گرداند و گفت: "این گردنه را رد کنیم، ابرقدرتیم. فقط باید طاقت بیاریم."
مشاهده »