
الله اکبر
شب بیست و دوم بهمن که میشود به یاد آن لحظات پرتبوتاب، با فرزندانم نوای الله اکبر سرمیدهیم. چه قدر این بانگ الله اکبر با آن زمان فرق دارد. سال پنجاه و هفت دلهره بود و وحشت. اما حالا سرشار از شادی و سرور است.
مشاهده »
درد بلایتان توی سر...
کاردم میزدی خون در نمیآمد؛ تو دلم از یک طرف تحسینشان میکردم و از یک طرف فحش میدادم به سازمانها و مجموعههای عریض و طویلی که میلیون میلیون پول بیتالمال را به فنا میدهند ولی کارشان یک صدم کار این بچهها نمیارزد.
مشاهده »
پیجر طلایی
شاید نای دویدن به دنبال طعمه چموشش را ندارد. اما هرگز از گرگ بودنش پشیمان نمیشود. شاید هم نقشه جدیدی برای یکی شبیه شنل قرمزی دارد و شاید به دنبال راهی جدید برای ورود به خانه بزبز قندی... دستش را سفید میکند...
مشاهده »
عبدالعزیز رِنتیسی
عبدالعزیز رنتیسی ژوئن سال ۲۰۰۳ در غزه هدف حمله موشکی بالگردهای رژیم صهیونیستی قرار گرفت. پس از این حمله تلآویو به طور رسمی اعلام کرد که...
مشاهده »
بگذرد این روزگار تلختر از زهر
بوی اسفند تو راهرو مدرسه با سروصدای ازدحام بچهها جلوی روزنامه دیواریهایی که برایش چند هفته دویده بودیم، تا روز ۱۲ بهمن به دیوار مدرسه برسپ؛ هنوز توی خاطراتم جزو شیرینترین روزهای زندگیام است.
مشاهده »
چی پیدا کردم؟!
فکرم به هزار چیز رفت به جز چیزی که پیدا کرده بود. کتاب؟ طلا؟ حلقه ازدواجش؟ لباس عروسیاش؟ لباس نوزادی بچههایش؟ آلبوم عکسهای قدیمی؟ نامههای قدیمی؟
مشاهده »