چهار شنبه, 11 تیر,1404
جستجوی پیشرفته
یکشنبه, 25 خرداد,1404

بیچارگی بیبی...

عمری با یک جانباز اعصاب و روان زندگی کرده بود و جنگ را خوب می‌فهمید حتی از خیلی‌ها که فقط حرفش را بلد بودند. گفتم: «لیلا هرمز خبری نیست اونجا امنه...»

مشاهده »
شنبه, 24 خرداد,1404

دلم لرزید

تهش آخر هر روز یک آه می‌کشیدیم و برای آزادی مردم فلسطین دعا می‌کردیم. دلم جنگ می‌خواست که بزنیم نابودشان کنیم.

مشاهده »
شنبه, 24 خرداد,1404

چشم در برابر چشم

منتظر بودم تحلیل‌های صد من یه غاز بشنوم که این را گفت: «اونها تهران رو زدن، اینها هم باید تل‌آویو رو بزنن».

مشاهده »
شنبه, 24 خرداد,1404

باشرف‌ها

من هم می‌نویسم: اینجا خبری نیست، ما خوبیم.کمی بعد در گروه و کانال‌های مختلف دنبال اخبار حملات دشمن هستم.

مشاهده »
شنبه, 24 خرداد,1404

رفیق شفیق

وقتی رزمنده‌ها می‌خواستند بروند جبهه، برنوی پدر را می‌انداختند روی دوش و راهی می‌شدند...

مشاهده »
شنبه, 24 خرداد,1404

حتما پیروزید...

و انگار خدا می‌خواهد که تماشا کند چقدر به وعده های من ایمان داری؟ بعد از سید بعد از این همه شهید این همه ویرانی.

مشاهده »