
حکایت آغاز یلدای فراق
از ورودی بازار تا حرم ۵ دقیقهای راه است، مسیری تقریبا تاریک که انتهایش به نوری تمام نشدنی میرسد. ورودی حرم که رسیدم...
مشاهده »
خانههایمان فدای...
اگر قرار است دولت لبنان خانههایمان را تعمیر کند ما میپذیریم. اما اگر مقاومت میخواهد خانههایمان را درست کند ما از خانههایمان گذشتیم...
مشاهده »
یلدا بدون فیلتر
چند روزه هرچی از دستم میوفته یا بچهها چیزی پرت میکنن بهم میریزم. دلم برا اون دوتا جوون که با چه ذوفی هدیه بهش دادن سوخت. تازه دوزاریم افتاده بود. حق داشت، مدتها بود دل ما سوخته بود.
مشاهده »
بیروت، ایستاده در غبار - ۳۴
دو دقیقه بعد از این که از کافه زدیم بیرون، علاء زنگ زد...
مشاهده »
هستیم، هستید؟!
با یک خانم جوان هم صحبت شدم. گفت که امروز شهدا من را به مراسمشان دعوت کردند. مدتهاست از آمدن به همچین فضاهایی محروم شدهام.علتش را پرسیدم...
مشاهده »
چهرهی زنانهی جنگ - ۱۲
تصمیم در مورد آیندهی نامعلومی که انتظارمان را میکشید، کار سختی بود. قبل از هر تصمیمی، نیاز داشتیم شرایط فعلی را بپذیریم و برایش آمادگی ذهنی داشته باشیم...
مشاهده »