
از مدینه تا حمص - ۱
قصه حمص و حلب و قصیر در سوریه، قصهی مدینه است. همان قصهی مهاجر و انصار... مردم حمص و... خانههای خود را به روی مردم لبنان باز کردهاند در حالیکه خودشان در سختی و عسر و حرج هستند. مثلا در منطقه حمص سه برادر با خانواده خود در خانه مادر جمع شدهاند وخانههای خود را برای مهاجرین لبنانی خالی کردهاند........
مشاهده »
آشپزخانه مقاومت مدرسه تربیت است...
او مدام سوال میکند مامان کجا میریم؟ - خونه خاله فاطمه؛ با ریحانه بازی کنید ما هم با خالهجون و همسایهها آش خوشمزه بپزیم. رسیدیم و بچهها مشغول بازی هستند هر از گاهی صدایشان بالا میرود و یکی از مادرها بلند میشود و میرود وساطت میکند و برمیگردد.........
مشاهده »
نذر رقیه (س)
عکس سمت راست رقیة الشهیده است. دختر چندماههای که خانوادهاش برای حفظ جانش از جنوب لبنان به شمال رفتند. اما بمبهای اسرائیلی همانجا هم رهایشان نکردند و جان دنیاییشان را گرفتند. میگفت: سومین دخترم را نذر حضرت رقیه کرده بودم، سه سال پیش، روز شهادت حضرت رقیه هم خدا بهم هدیه دادش. نامردی بود اسمی غیر رقیه رویش بگذارم.......
مشاهده »
دختری از ایران
ساعت حدود هشت شب بود. آخرین ظرف کلاسِ دختران نوجوان ناربلا را همراه با فاطمه جان شستیم. بقیه بچهها رفته بودند. وسایلم را جمعوجور کردم. با خواهرم عارفه در رواق امام خمینی قرار داشتم، برای شرکت در مراسم شهیده کرباسی. هرچه بالا و پایین کردم دیدم به حرم نمیرسم. نماز مغرب را همان جا خواندم. با دوستان و همکاران خداحافظی کردم و به سمت ایستگاه اتوبوس رفتم. ......
مشاهده »
رشت طلایی
چند روزیست جشنواره همدلی طلایی در شهر همیشه قهرمان رشت، اردو زده. رزق اول صبح امروزم دعوت شدن به این مجلس نورانی بود. همه به محض ورود به کانون بسیج رشت با استقبال گرم پاگشا میشدند. داخل راهروی کانون میزهایی تدارک دیده شده بود. قسمتی آقایان و قسمتی هم برای مادران و زنان مهرورز همیشه در میدان........
مشاهده »
میانداختیم؛ نه ترشی را، بلکه لرزه بر اندام استکبار
روایتی از تلاش زنان اصفهانی در پشتیبانی از جبههی مقاومت
مشاهده »