جمعه, 19 اردیبهشت,1404
جستجوی پیشرفته
چهار شنبه, 23 آبان,1403

هدیه بزرگانه

وسط جابه‌جا کردن وسایلی که همیشه دوست داشتی تویش سرک بکشی، یک انگشتر نگین‌دار بگیرد جلوی صورتت و بگوید: «اینو گذاشتم برای تو. خیلی دوسش دارم، اما وقتی بزرگ شدی بهت می‌دمش.»

مشاهده »
چهار شنبه, 23 آبان,1403

نشان از پدر

چند روایت درباره یک پزشک کلیمی ضدصهیونیست شیرازی

مشاهده »
سه شنبه, 22 آبان,1403

برای عروس

مخصوصا وقتی می‌دیدیم مادر هنوز هم گاهی روی نگین‌های انگشتر متوقف می‌شود و لبخندی نامحسوس گوشه لبش می‌نشیند.وقتی بازهم بزرگ‌تر شدم، یعنی آنقدری که بتوانم تنها بروم کربلا...

مشاهده »
سه شنبه, 22 آبان,1403

روایت موکب مشهدی‌ها

از اینکه هیچ چیز از ایران نیاوردند؛ و هر چه هست همین‌جا تهیه می‌کنند و دیگ و گاز امانت گرفته‌اند. می‌گوید: خرید از سوریه موجب رونق کاسبی بازار زینبیه می‌شود.

مشاهده »
سه شنبه, 22 آبان,1403

اجازه

بعد مامانم برای تولدم برایم گوشواره هدیه گرفت و من فقط گوشواره‌ام را دوست داشتم چون هدیه بود. بعد که شنیدم می‌شود طلا هدیه داد به جبهه‌ی مقاومت، دنبال موقعیت بودم که بدمشان.

مشاهده »